خاطرات نوروز 91
سلام بر همه مامانم آخرین مطلبی که برام نوشت اسفند٩٠ بود دیگه هیچ فرصتی پیش نیامد که به وبم سر بزند و مطلب جدیدی بنویسه الان چند روزی از سال ٩١ میگذره و قرار شده از حالا به بعد چند تا عکس و مطالب جدیدی بنویسه تعطیلات نوروز را همراه باباجون مامان جون و داداش علی دزفول رفتیم آنجا به من خیلی خوش گذشت خیلی عیدی (پول) گرفتم جونم براتون بگه ما چند تا عروسی هم رفتیم از جمله عروسی دایی علیرضام بود جا تون خالی خیلی خوش گذشت ما روز ١٢ فروردین کرج آمدیم و ١٣ بدر را همراه خانواده عمه جون زهره ام پارک رفت...
نویسنده :
نویسنده : ندا جون( به قول دنی )
22:37